با وجودی که هشت سال از من کوچیکتره اما دقیقا دوهفته بعد از من اونم عقد کرد و به فاصله یکی دوماه ازدواج. تو دانشگاه باهم آشنا شده بودن و بعد یکی دوسال دوستی رفتن زیر یک سقف. تا جایی که یادم می یاد و به چشم دیده بودم خیلی همسرش رو دوست داشت، جوری که نه چهره اش، نه اختلاف سنی که باهم داشتن براش مهم نبود. حتی روابطش بعد ازدواج با پدر و مادرش و برادرش رو به سردی بیشتری رفت و احساس می کردی از دار دنیا داشتن شریک زندگیش براش بسته و نیاز به هیچ کس دیگه ای نیست. تا وقتی شهرستان بودن همه چی بنظر خوب می امد اما به محض اومدنشون به تهران و رفتن های دو ماه دوماه همسرش به شهرستان و تنها موندنش تو خونه، بدون ناهار و شام. و به دور از دخترش که به جرات می تونم بگم هیچ کدوم از اولین های زندگیش رو ندید، سردی عمیقی رو بین قلبهاشون بوجود اورد جوری که دیگه ته چشماش از اون عشق سوزان ده سال پیش جز سایه ی رو به خاکستری و سیاه چیزی باقی نمونده و از اون جوان رعنای خوش قامت زیباروی مو قشنگ، فقط مونده دو تیکه استخون و موهایی که به شدت کم پشت شدن. کاش می شد اب ریخته به زمین رو جمع کرد، کاش می شد همه چی رو کوبید و از اول ساخت. دلم بیشتر از همه برای خودش می سوزه که علی رغم شایستگی هاش همراه همدلی قسمتش نشد....

نظرات 2 + ارسال نظر
باران پاییزی سه‌شنبه 12 شهریور 1398 ساعت 15:21 http://baranpaieziii.blogfa.com

آخه یه چیزی هست آدمی بنده ی عادت هاشه و کلیشه های فکریش. من میگم نشد نداره اما آدم باید خودش بخواد. من بار ها برای اطرافیانم که تو موارد مشابه بودن دلسوزی کردم کمک کردم راهکار دادم اما دیدم خودشون میخان همینی که هستن باشن

قبول دارم این حرفت رو که خودشون هم باید بخوان. یه ضرب المثل هست که می گه ادمی که خوابیده رو می شه بیدار کرد اما ادمی که خودش رو بخواب زده رو نه! طرف تا نخواد دنیا حرف بزنی دلیل و مدرک بیاری فایده نداره که نداره!

باران پاییزی سه‌شنبه 12 شهریور 1398 ساعت 08:51 http://baranpaieziii.blogfa.com

ما آدما برای نداشته هامون بیشتر می جنگیم تا داشته هامون اما ازونجایی که آدمی موجود عجیبیه هر لحظه اراده کنه میتونه از نو بسازه و بزرگتر بشه و بزرگتر فکر کنه

اره می تونه اما یه وقتا یه حسرتهایی به دلت می مونه که با هیچ چیزی پر نمی شه و حتی اون کوبیدن و از نو ساختنه هم شاید بخشی از دلت رو التیام ببخشه.... مثلا اون موجودی که از این ارتباط به دنیا امده. دنیا بکوبی و بسازی نمی تونی برگردی به قبل از پیدایشش و تا ابد حضورش زندگی تو رو تغییر می ده. چه کنارش باشی و قد کشیدنش رو ببینی چه نباشی و با عکسش سر کنی ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد