تولد با طعم دلتنگی

درست ۵ سال پیش این موقع راهی بیمارستان بودیم و خواهرک خودش رو به ما رسوند و چقدر دلگرم بودم از حضورش. دکترم یه عمل اورژانسی براش پیش امد و مجبور شد قبل به دنیا اوردن دخترک بره دوقلوها رو به دنیا بیاره که همین موضوع باعث تاخیر پنج ساعته و ورم کردن من شد. از اول صبح مدام اون چهره ی زیبات با اون شال سفید و مانتوی سرمه ای  با موهایی که تازه کوتاه کرده بودی تو سالن بیمارستان خاطرمه و بدجور دلم رو هواییت کرده. کاش بدونی ندیدن سه سالت به اندازه سی سال پیرم کرده و چقدر دلتنگ اغوشتم خواهرم. 

دخترک مامان، شیرین زبون مهربونم میلادت بر ما مبارک. 

نظرات 1 + ارسال نظر
منجوق سه‌شنبه 14 شهریور 1402 ساعت 11:19 http://manjoogh.blogfa.com

چند وقت پیش مهربانو یک پست گذاشته بود که خواننده ها بیان و تاریخ تولدشونو بگن. و اونهایی که تولداشون تو یک روز و یک جا باشه همدیگه رو پیدا کن. من هر چی تو تاریخ ها نگاه کردم مشابه خودم رو پیدا نکردم اما الان فهمیدم تولد دخترتون و من تو یک روزه.

عزیزممممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد