گاهی روزها که جدیدا شده اکثر روزها و بدنم کم می یاره از بدو بدوهای روزانه می گم خدایا با این اوضاع و احوال من چه جوری می خوام برم سرکار و بعدشم رتق و فتق بچه ها و امورات خونه؟ نمی دونم چرا خیلی زوووود جسمم خسته می شه و حتما باید دراز بکشم. البته فکر می کنم بی خوابی های شبانه ام تو کم اوردن این روزهام بی تاثیر نیست. من باید روزی هشت ساعت رو بخوابم و الان مدتهاست این مقدار رسیده به هفت و شش ساعت در کل شبانه روز! باید یه فکر اساسی برای خودم بکنم! 

خواهرک هم چندان اوضاع و احوال مناسبی نداره و حسابی از هر طرف روش فشار هست خصوصا از طرف همسر زبون نفهمش! کارش رسیده به خوردن قرص اعصاب، کاش زودتر رها بشه از این فضای متشنج سراسر استرس. کاش زودتر روی ارامش رو ببینه و لذت زندگی کردن تو یه کشور پیشرفته ی مدرن بچشه. 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد