جدیدا کشف کردم از حجم فشار و استرس زیاد روی خودم بدنم گویا برای رسیدن به بالانس و پایین اوردن آدرنالین خون چشمه ی اشکام رو جاری می کنه. نمی دونم چرا چند وقته تو اوج خوشحالی و خوشبختی هرروز دقایق زیادی رو گریه می کنم. هردفعه هم یه جوری و یه جایی باید قایم بشم که دور از تیررس نگاه جوجه ها باشم. خلاصه که داستانی دارم با این من آشفته ی بی قرار درونم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد