بعد چند روز فیلتر شکن نصب شد رو گوشیم. حجم ویدیوها، آمار کشته شده ها، دلم رو لرزوند. از حمام داشتم می امدم بیرون یه دفعه دیدم روزی رو که همسر می گه بیش از این موندن اینجا فایده نداره، بچه ها رو اماده کن فقط بریم ... ناراحتم برای این همه دردی که مردم کشورم از دورافتاده ترین روستاها گرفته تا حاشیه نشین های پایتخت، دارن تحمل می کنن، اینهمه فشار اقتصادی. بمیرم برای اون پدر و مادری که نون ندارن ببرن سرسفره ی بچه هاشون و حقوق کارگریشون رو چندین ماه که ندادن، اونوقت تو بودجه سال نود و هفت دولت اقای ر.و.ح.ا.ن.ی که با هزار امید بهشون رای دادیم، 142 میلیارد تومن فقط برای نهاد ر/ه/ب/ر/ی دانشگاهها تخصیص پیدا کرده و برای موسسه زیر نظر جناب  م.ص.ب.ا.ح  ی.ز.د.ی 28 میلیارد تومن! اونوقت اقایون دم ازهدر ندادن اموال  بیت المال می زنن.  کاش می شد برای همیشه از دست هرچی ا.خ.و.ن.د و عقاید مذهبی هست خلاص شد. کاش گورتون رو از مملکتمون می کنید. چهل ساله دارید چپاول می کنید سیر نشدید هنوز؟ گونی هاتون پر نشده؟  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد