خدای خوبم! به من این قدرت را بده که مادر مهربانتری باشم، با حوصله تر، کمتر عصبانی و صبورتر. این روزها اصلا از مادرانه هایم راضی نیستم. هرشب می گویم فردا در برابر بچه ها روز بهتری، عاری از هرگونه تنش، خواهم داشت اما بازروز که می شود روز از تو و روزی از نو. اعتراف می کنم کم اورده ام. وقتی کوهی از کارهای انجام نشده برروی دوشم است و در حین انجامشان مدام دخترک با گریه و غر آغوشم رو می خواهد، وقتی روزی ده ها بار به پسرک می گویم دهانت رو به اجسام آلوده ی دور و برت نزن و او دوباره هرچند ساعت یکبار اینکار را تکرار می کند، وقتی دخترک بالای یک هفته است که رویش را از هرچه خوردنی جامد است برمی گرداند، وقتی به پروژه ی نیمه کاره ام نگاه می کنم که باید با ذهنی باز و جسمی که خوب استراحت کرده، برایش وقت گذاشت و شرایطش مهیا نیست، مادری بی صبر و کم تحمل می شم و روزی حداقل یکبار بر روی اشباهات غیرتعمدی اشان جیغ بنفش می زنم... خدایا کمکم کن مادر مهربانتری باشم... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد