مدت ها بود از یاد بذده بودم که بعد از یه اتفاق ناراحت کننده ای که کاری هم از دستم برنمی یاد، شدیدا به خوابیدن روی می یارم. این یکی دوهفته ی اخیر بعد قطعی شدن عمل پسرک، خیلی می خوابم. اما امشب دل تو دلم نیست. کاش می شد چشمهام رو ببندم و 24 ساعت دیگه بازشون کنم و ببینم پسرکم صحیح و سلامت کنارم خوابیده ...  

نظرات 1 + ارسال نظر
فنجون سه‌شنبه 3 مرداد 1396 ساعت 09:54 http://embrasser.blogsky.com

سلام عزیزم ... خیلی متاسفم شدم و انشالا که عمل سنگینی نیست و گل پسرمون به مثل شیر از اتاق عمل میاد بیرون ... منتظر خبر خوب سلامتیش هستم ... نری حاجی حاجی مکه هااا

سلام به روی ماهت مهربون. ممنون از انرژی های مثبتت که همه اش به پسرکم رسید و خدا رو شکرررر عمل موفقیت امیزی داشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد