تازگی ها پی بردم که در سه حالت در مقابل پسرک از کوره در می روم و متاسفانه سرش داد می زنم. یکی زمان هایی که دست آلوده اش رو بر دهان می گذارد، وقتی خواهرک را که به وسایلش دست زده است پرت می کند و دخترک از درد به شدت گریه می کند و در آخر از انجایی که مدتهاست بعدازظهرها نمی خوابد و برنامه ریزی ام به گونه ایست که حداقل یازده ساعت بتواند بخوابد، بازیگوشی می کند و هر شیطنتی انجام می دهد برای به موقع نخوابیدنش که اولش با تذکر و یاداوری این است که باید زود بخوابد که فردا مهد سرحال و پرانرژی باشد و در نهایت با دادی از جانب من داستان جمع می شود. خیلی ناراحتم  می کند این دادهای گاه و بی گاه. چقدر والد بودن سخت است. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد