این روزها هرچقدر بیشتر و بیشتر به ا.ن.ت.خ.ا.ب.ا.ت نزدیک می شیم من بیشتر و بیشتر بغض دارم. تمام اتفاقات سال ه.ش.ت.ا.د.و.ه.ش.ت می یان جلوی چشمام. اینکه م.ی.ر هنوز تو ح.ص.ر.ه و من به نوبه ی خودم هیچکاری نتونستم برای آزادیش کنم. اینکه تو اون هشت سال کذایی چی به سرمون اومد و از کجا به کجا رسیدیم. اینکه چرا بعضی از مردم حافظه ی کوتاه مدت دارن و زود دچار فراموشی می شن و فقط ظاهر قضایا رو می بینن و نمی تونن یک ذره عمیق به مسائل نگاه کنن و با حرفاشون عمدتا حرفهای بی منطقشون،آتیش می زنن به دل آدم ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد