بلاخره وارد هفته ی ۳۰ بارداری شدم. چقدر سخت می گذرن این هفته های سنگین واپسین. دلم لک زده برای خوابیدن و راه رفتن راحت. دلم لک زده برای آسوده به آغوش کشیدن پسرک شیرین زبان این روزهایم .
این راحتها که گفتی انشاله دو سه سال دیگه
آره می دونم! حداقل از این سنگینی و نفس تنگی راحت می شم.
این راحتها که گفتی انشاله دو سه سال دیگه
آره می دونم! حداقل از این سنگینی و نفس تنگی راحت می شم.