8

از هرچی اتوبان نیایشی که به پل ولایت ختم می شه، از هرچی کوچه پس کوچه های برج آتی سازه، از هرچی شب یلدا، سفره ی هفت سین و چهارشنبه سوری و اعیادی که کوچکترها می رن دیدن بزرگترها متنفرم، چون جای خالی تو رو تو چشم هام سیخ داغ می کنه. 

نظرات 1 + ارسال نظر
مائورین سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 08:16

بالاخره دووم نیاوردم نپرسم
آقای پدر کجاست ؟

عزیزم خونه است پیش ما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد